بی خبر از حال هم بودن چه سود؟

بر مزار با سوز نالیدن چه سود ؟

زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید

ورنه بر سنگ مزارم اب پاشیدن چه سود؟

گر نرفتی خانه اش تا زنده بود

خانه صاحب عزا را خوابیدن چه سود؟

گر نپرسی حال من تا زنده ام

گریه و زاری و نالیدن چه سود؟

زنده را در زندگی قدرش بدان

لباس مشکی را برای مرده پوشیدن چه سود؟

گر نکردی یاد من تا زنده ام

سنگ مرمر روی قبرم گذاشتن چه سود؟

نظرات شما عزیزان:

m.k

ساعت17:33---13 بهمن 1391

ساعتهــــا از من گذشته است
دیگر کاری ندارم
جز اینکه
بشینم در ایستگاه آخر خدا
و
سالهاااااا عاشق شدنت را
تماشا کنم .
تماشا کنم یکشنبه ها
از من تا.......
قدم میزنی
گریه می کنی
و تنها ...
نه !!! اما تنهاییت، اصلا دیدن ندارد ،خوبِ من
تنهایی را، دلتنگی را
بنویس روی موشک کاغذی کودکی ات
و روانه کن تا ایستگاه آخر خدا...

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: